کد مطلب:77515 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:220

خطبه 031-دستوری به ابن عباس











و من كلام له علیه السلام

قاله لابن العباس لما انفذه الی الزبیر یستفیئه الی طاعته قبل حرب الجمل.

یعنی از كلام امیرالمومنین علیه السلام است كه گفت از برای عبدالله بن عباس، در وقتی كه فرستاد او را به سوی زبیر كه او را برگرداند به سوی طاعت امیرالمومنین علیه السلام پیش از جنگ جمل:

«لا تلقین طلحه فانك ان تلقه تجده كالثور عاقصا قرنه یركب الصعب و یقول هو الذلول.»

یعنی البته ملاقات مكن[1] طلحه را، پس به تحقیق كه اگر ملاقات كردی او را، می یابی او را مثل گاو، در حالتی كه شاخ آن گاو پیچیده شده باشد از گوش او به سوی پشت او، یعنی در حالتی كه مستعد و آماده ی شاخ زدن است، به هر كه نزدیكی به او نماید و طلحه این صفت را دارد كه سوار شتر سركش است و می گوید ذلول و رام و نرم رفتار است و بالجمله كنایت است از نخوت و غرور و درشتی و سركشی و خشونت در كلام و زبری در مصاحبت و در جواب و سوال سخنان و كلمات جارحه[2] گفتن و مجادله ی بیجا كردن و شاخ اذیت به مردم رساندن و در جهل مركب و نادانی و سركشی و خودرایی ثابت قدم بودن او. پس ملاقات و پند و نصیحت چنان كسی نفع و تاثیری نخواهد داشت.

«و لكن الق الزبیر فانه الین عریكه فقل له: یقول لك ابن خالك: عرفتنی بالحجاز و انكرتنی بالعراق؟ فما عدا مما بدا.»

[صفحه 265]

یعنی ولكن ملاقات كن زبیر را پس به تحقیق كه او نرم طبیعت تر[3] و ملایم در كلام و صحبت است و زود سخن و پند در او تاثیر می كند، پس بگو از برای او كه می گوید پسر خال تو وصله ی رحم تو كه شناختی مرا و عارف به حق من شدی و با من بیعت كردی در مملكت حجاز و انكار من كردی در عراق و عصیان ورزیدی و راه مخالفت و نقض بیعت را پیش گرفتی «فما عدا بك مما بدا لك»، یعنی پس چه چیز تجاوز داد و گرداند تو را از آن چیز كه ظاهر شد از برای تو؟ سبب تجاوز و انكار حقی كه ظاهر است از برای تو چه چیز شد و باعثی مطلقا ندارد و انكار حق ظاهر، بعد از عرفان و اقرار از عاقل بصیر، دور و قبیح است.

[صفحه 266]


صفحه 265، 266.








    1. ن: مراعات مكن.
    2. ن: خارجه.
    3. چ: نرم طبیعت.